شنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۷ - ۰۹:۱۱
۰ نفر

هنگامی که اسامه بن لادن گفت: «حملات 11 سپتامبر بر قلب آمریکا تاثیر خواهد گذاشت» همه پیروان و هواداران او کشته شدن 8 هزار نفر از شهروندان آمریکایی در این حادثه را توجیه کردند.

 آنها بر این باور بودند که ملت آمریکا، مسئولیت رفتار و اقدامات رهبران خود را دارند، زیرا این رهبران توسط این ملت انتخاب شده‌اند.

در مقابل جورج بوش پسر، به محض اینکه حادثه 11 سپتامبر رخ داد، جهان را به 2 محور خیر و شر تقسیم کرد. به این بهانه که مسئولیت گروه‌هایی که در کشورهای مورد نظر دست به چنین اقداماتی می‌زنند، متوجه کل کشور و سرانشان می‌شود. آمریکا با این توجیه این کشورها را مورد تهاجم قرار داده و دست به کشتار می‌زند.

به‌نظر می‌رسد در این موضوع، منطق بن لادن بسیار قوی‌تر از منطق جورج بوش است، زیرا بن لادن اعتراف می‌کند که در کشورهای غربی دمکراسی وجود دارد و در نتیجه ملت‌ها، مسئول اقدامات رهبرانشان هستند، ولی در مقابل همه می‌دانند که بیشتر ملت‌های فقیر و بیچاره جهان سوم، هیچ نقشی در انتخاب رهبرانشان ندارند و خود آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها همواره دخالت‌های خود را در امور داخلی این کشورها به این بهانه توجیه می‌کنند که در این کشورها دمکراسی وجود نداشته و ملت‌ها نمی‌توانند آزادانه سرنوشت خود را تعیین و رهبران خود را انتخاب کنند. پس به این نتیجه می‌رسیم که استدلال اسامه بن لادن در مورد حملاتش خیلی منطقی‌تر از استدلال غربی‌ها برای مسئول دانستن ملل جهان سوم است.

اگر بخواهیم گریزی بزنیم به جریانات کنونی منطقه خاورمیانه باید از سیاست‌ها و ماشین جنگی اسرائیل یادی کنیم که اکنون تلاش می‌کند زمینه را برای جنگ آینده در لبنان آماده کند. اسرائیل هرگز دلش به حال لبنان نسوخته ولی حفظ ظاهر می‌کند و با شیوه‌هایی تلاش می‌کند که افکار عمومی جهان به ضررش تغییر نکند. اسرائیل با مکر و حیله‌های رسانه‌ای چنین وانمود می‌کند که کشوری دمکراتیک است و فکر می‌کند   می‌تواند دمکراسی را مسئله‌ای خاص برای خود بداند.

اسرائیل در اظهارات اخیرش گفته که همه ساکنان غزه «خالد مشعل» و همه ساکنان لبنان «حسن نصرالله» و همه ساکنان سوریه «بشار اسد» هستند. اسرائیل اخیرا ملاکی را برای حملات ناجوانمردانه خود تعیین کرده و گفته هر روستایی که از آن موشک خارج شود، یک پایگاه نظامی است که اسرائیل باید آن را ویران کند. همه این اندیشه‌ها ناشی از طرز تفکری است که ملت‌ها را مسئول اقدامات رهبرانشان می‌داند، از یک سو آنها کشورهای منطقه را غیردمکراتیک می‌خوانند و از سوی دیگر، مردم را به خاطر اقدام دولت‌ها و گروه‌ها،  مجازات می‌کنند.

فرماندهان مقاومت لبنان در جنگ 33روزه در سال 2006 از حمله به پایگاه‌های نظامی و حکومتی مناطق شهری پر جمعیت خودداری می‌کردند. مقاومت از لیست صدها استشهادی خود،  برای نفوذ به پشت جبهه دشمن و هدف قرار دادن مناطق شلوغ خودداری کرد اما در جنگ آینده می‌تواند دست به چنین اقدامی بزند و از لحاظ اخلاقی نیز هیچ محدودیتی نداشته باشد، زیرا در واقع فقط به اقدامات دشمن پاسخ می‌دهد، چرا که اصل مقابله به مثل قوی‌تر از هر ممنوعیت اخلاقی است.

بدون شک هر اقدام صهیونیست‌ها در هر درگیری آینده این اجازه را به مقاومت می‌دهد که دست به مقابله به مثل بزند.در مبحث مقابله به مثل، مسئله ترور شهید عماد مغنیه توسط اسرائیل و انتقام حزب‌الله مطرح می‌شود که ذهن صهیونیست‌ها را مدت‌هاست به‌خود مشغول کرده است. سید حسن نصرالله در یک جلسه نیمه خصوصی اخیرا تاکید کرده که حزب‌الله به هیچ وجه تصمیم ندارد از 2 مسئله عقب‌نشینی کند: اول دادن پاسخی به ترور شهید عماد مغنیه و دوم: دست زدن به یک اقدام شگفت‌آور و غیرمنتظره در جنگ آینده.

روزنامه الاخبار لبنان- 13 اکتبر 2008

کد خبر 66052

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آمریکا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز